✍️ تجربیات مصاحبههای شغلی بعد از سربازی
تو این بلاگ قصد دارم از تجربیات مصاحبه های شغلی بعد از دوران سربازی در تمام ماه های گذشته به صورت موردی بگم. البته سعی میکنم قسمتهایی رو عمیقتر و با توضیح طولانیتر مطرح کنم و تا حد امکان تجربیاتم رو به اشتراک بذارم. 😊
در شانزده ماه گذشته من در سه سایت کاریابی جاب ویژن، ای استخدام و جابینجا شاید بشه گفت به بیش از هزار و پانصد شرکت رزومه ارسال کردم. از دل این هزار و پانصد رزومه ارسالی، اگر بخوام به نسبت مطمئن صحبت کنم و یادداشتهام رو ملاک قرار بدم، حدود یکصد و پنجاه مصاحبه حضوری و غیرحضوری رو پشت سر گذاشتم.
برای مصاحبه به اکثر مناطق تهران رفتم: از غربیترین تا شرقیترین و از شمالیترین تا جنوبیترین نقاط در صنعتهای مختلف. 🚇
🔎 ایراد اول و مهم در رزومه
نحوه نوشتاری رزومهام به هم پیوسته نبود و گسستگی در تجربیات و مهارتهام باعث میشد کارفرماها درک درستی از توانمندیهام پیدا نکنند.اون روزها خیلی ناراحت میشدم و فکر میکردم مقصر صرفاً شرکتها و مصاحبهکنندهها هستند. 😞
هرچند که بیتقصیر هم نبودند! چون معتقد بودم و هستم که بسیاری از مجموعههایی که درخواست استخدام ثبت میکنند، تکلیف روشنی در علت اعلام نیاز ندارند. فاصله زیادی بین خواستههای مشاغل در جلسات مصاحبه و آگهیهای منتشر شده وجود داره. اما با همه این تفاسیر باز هم مشکل رزومهنویسی من بعنوان متهم ردیف اول باقی بود.
📚 درسهایی از مصاحبهها
تعدادی از این مصاحبهها و تجربیات، درسهای بزرگی رو برام داشتند. در همین راستا در تجربهای با یک مدیر منابع انسانی از یک شرکت لوازم یدکی خودرو، جملهای رو شنیدم که در ابتدا باعث ناراحتی من شد، اما در عمل کمک بسیار زیادی به من و مسیری که پشت سر گذاشتم تا امروز کرد.
💡 تلنگر بزرگ در مسیر شغلی
آقای شریفیان دقیقا چیکارهای؟!
این جمله یک تلنگر بزرگ بود که بفهمم باید تکلیف خودم رو در رزومم خیلی شفافتر مشخص کنم. 🤔
📍 تجربیات اولیه پس از سربازی
تا اون روز فعالیتهای شغلی رو هم پشت سر گذاشته بودم؛ حتی فعالیت در دانشگاهی رو تجربه کرده بودم که بعد از گذشت سه هفته ازش استعفا دادم. همهی این اتفاقات در ۲ تا ۴ ماه بعد از سربازی رقم میخوردند.
با وجود این تجربیات ناخواسته، تلاش کردم با انگیزه مشخص، برنامهریزی معین و هدفگذاری دقیق به حرکتم ادامه بدم. حتی تا امروز هم سعی میکنم رزومهام رو بهروز نگه دارم و در صورت نیاز بازنویسی کنم. 🔄
📝 نکته درباره رزومهنویسی
دربارهی اینکه چطور رزومه خوبی بنویسیم، چطور اون رو همیشه بهروز نگه داریم و اینکه کارفرماها از چه چیزی به عنوان رزومه شغلی یاد میکنند، تا جایی که من تجربه کردم رو در یک بلاگ دیگه مفصل مینویسم و باهاتون به اشتراک خواهم گذاشت. 😉
🎓 فعالیتهای قبل از سربازی
من تا قبل از ایام سربازی، همونطور که در صفحه درباره من نوشتم، در مدارس، مجموعههای تبلیغاتی/هنری و شرکتها کار کرده بودم. این تجربیات بیشتر در سنین پایینتر و با آشنایی سطحی با کارفرماها و یا مهارت های کمتر به نسبت امروزم، انجام شده بودند. اما حالا سربازی تموم شده بود و وقت یک محک جدیتر برای ارتباط و رویارویی با بازار واقعی مشاغل ایران بود. 🏢
🎯 انتخاب مسیر شغلی
در دو سه ماه اول پس از سربازی، با اینکه نیتم فعالیت در آموزش و دیجیتال مارکتینگ بود (و در آموزش هم هدفم صرفاً فعالیتهای آنلاین بود)؛ باز هم در زمینههای متعدد دیگر هم رزومه ارسال میکردم.
📊 آشنایی بیشتر با بازار مشاغل
بزرگترین دلیلم از ارسال روزمه به مشاغل دیگه (که البته با درنظر گرفتن یک طبقه بندی مشخصی انجام می دادم)، آشنایی بیشتر با بازار مشاغل و وضعیت موجود در کسب و کارها بود. درصد کمی از این تصمیمات هم برمیگشت به مضیقه مالی که درونش قرار گرفته بودم و نیاز به کسب درآمدی که برای راهاندازی کسب و کار شخصیم داشتم. 💰
همونطوری که همه میدونیم، نیازهای ما در سنین مختلف متفاوت خواهند بود. من در سن بیست و شش سالگی سربازی رفته بودم و طبیعتاً نیازهام بعد از این دوران با نیازهای یک نفر در سنین هجده یا بیست و دو سالگی تفاوتهای متعددی داشت.
در نتیجهی ارسال این رزومهها، رفتوآمدهای بیشمار برای مصاحبهها و مطالعه آگهیهای متعدد، تونستم تحلیل بهتری از وضعیت بازار مشاغل بدست بیارم. 🔎
در ادامه سعی میکردم دربارهی کسبوکارهای مختلف سرچ کنم، به اندازهی زمانم دربارشون تحقیق کنم، وبسایتها و سوشالمدیاهای مربوط بهشون رو بررسی فنی کنم، تا در نهایت خودم رو مطابق با خواستههای روز بازار کار انطباق بدم.
👨💻 تجربیات کاری در سالی که گذشت
در طی یک سال گذشته تجربیات متعددی رو داشتم و میتونم بگم در پنج شرکت مختلف از بازههای زمانی یک ماه و نیمه تا ششماهه به صورت پروژهای و پارهوقت کار کردم.
البته چند مجموعه هم بود که در مصاحبه هاشون پذیرفته شدم و بین یک روز تا یک هفته محیط کاریشون رو تجربه کردم اما نتونستم با شرایط اونها ارتباط مناسبی برقرار کنم و یا انتظارات شغلی مدنظرم در اون مجموعه ها برطرف نمیشدند.
🚀 نتیجهگیری مهم
- از ارسال رزومه نباید بترسیم.
- از اینکه به مصاحبه دعوت شیم و مذاکره و گفتگو کنیم نباید گریزان باشیم.
- باید همیشه خودمون رو در محل سنجش و ارزیابی قرار بدیم حتی اگر در موقعیت شغلی فعال هستیم. این کار باعث شناخت دقیق تر بازار کار مختص خودتون میشه و موارد نیاز برای رشد و یادگیریتون رو فراهم میکنه. حتی میتونه کمک کنه تا متوجه سطح تسلط، نقاط قوت و ضعفتون بشید.
🛤️ مدیر خودت باش
✅در ادامه این مطلب رو تاکید دارم که خودتون رو پا بند هیچ جایی نکنید. مجبور به کار کردن در هیچ شغلی ندونید. اگر وارد محیطی می شید و حس خوب از اون محیط و همکارانتون نگرفتید، برای نبودن نترسید و خیلی شجاعانه خودتون، ذهنتون رو برای استعفا و شروعی تازه آماده کنید. همونطوری که من در تمام این ماهها سعی کردم با حفظ اعتماد به نفسم رو به جلو و بدون ترس حرکت کنم حتی اگر به ظاهر از خیلی چیزها و یا بعضی از اطرافیانم عقب تر بنظر می اومدم. مهمترین اصل برای موفقیت به غیر از عمل گرایی در زندگی، مدیریت ذهن هست که مؤثر در کنترل تمامی رویکردهای گذشته، حال حاضر و پیش رویمان است. من همچنان در این مسیر با مطالعه آگهی ها، رفتن به مصاحبه ها و جستجوهای بیشمارم، مهارت های خوبی رو به دست میارم و مطالعاتم امروز خیلی هدفمند تر از گذشته شدهاند. و حتی آموزش هام مطابق با اهداف شخصی و بازار کار تبیین شده اند.
فراموش نکنیم که بعضی از تجربیات فعلی صرف شفاف سازی مسیرهای آیندمون خواهند بود. پس من تن به هر خواسته ای ندادم و امیدوارم هر کسی که این تجربیات رو یک روزی میخونه، سعی کنه مسیری که باعث رشد فردیش میشه رو دنبال کنه و هراس از دست دادن درآمد ماهیانه و شغلش رو نداشته باشه.
💡 نکتات طلایی که در ارسال رزومه و استخدام شدن یاد گرفتم:
- رزومه درست و اصولی بنویسم
- آگهی ها و خواستههاشون رو خط به خط بخونم
- خودم رو مجبور به انجام هیچ کاری ندونم
- خودشناسی دقیقی از روحیاتم داشته باشم
- مهارت هام رو به روز کنم و به تواناییهام تکیه کنم
- از رفتن به مصاحبه های جدید فراری نباشم
- نگران از دست دادن هیچ شغلی نباشم
- از آموزش های جدید و مورد نیاز بازار کار غافل نباشم
- یاد گرفتم که فقط آموزش دیدن کافی نیست و باید عمل گرا بود
- با شرکت هایی که قصدشون شبیه به استثمار هست، وقت و انرژی جوانیم رو تلف نکنم. (حتی اگر آن سازمان و شرکت بسیار بزرگ و معتبر باشد.)
- به لطف خدا و تلاش خودم ایمان داشته باشم
- اعتماد به نفس و آرامشم رو در هر موقعیتی حفظ کنم
- قدرت مذاکرم رو افزایش بدم. (مذاکره با هر نسل سنی تفاوتهای خاص خودش رو خواهد داشت)
- صبور تر باشم. (ممکنه یه وقتایی زمانی که وارد یک شرکت برای مصاحبه میشیم، از روی عمد بیش از یک ساعت در اتاقی معطل بمونیم)
- سرچ و مطالعه در گوگل و هوش مصنوعی از صنعتی که به مصاحبه برای آن دعوت شدهام داشته باشم.
- هیچ وقت برای یادگیری هیچ چیزی دیر نیست. (دوستی رو در ایام سربازی ملاقات کردم که در سال 1401، سی و سه سالش بود و میگفت که از سن 26 سالگی در اوج مشکلات شخصی زندگی، قدم به تغییر کامل مسیر خود گذاشته و وارد یادگیری حوزه بسیار تخصصی برنامه نویسی شده بود. و الان میتونم بگم که یک انسان بسیار موفق در این زمینه شده است.)
- کار کردن برای بقیه همیشه برای کسب تجربه لازمه (کارمندی همیشه هم بد نیست و مزایای خودش رو داره)
- نحوه بسته شدن قرارداد رو در جلسه اول دربارش سؤال کنم و پیش از عقد قرار داد، متن پیش نویس رو مطالعه دقیقی داشته باشم.
- بیمه داشتن برام اولویت باشه. (این قسمت رو مینویسم و مخاطبم دانشجوها هستند. من در تجربیات شخصی خودم، به دلایل مختلفی مثله عدم کارت پایان خدمت بیمه رد نشد و احساس نیازی هم در اون برهه سنی نداشتم، ولی در حال حاضر مشاهد می کنم که برای شرکت های زیادی تعداد روز و ماهه بیمه شده قابل استناد هست، البته خب همچنان به تعداد شرکتهایی که مهارت محورن نیز هم اضافه میشود.)
- نحوه ارائه ضمانت رو قبل از بستن قرارداد پرس و جو کنم
- بدست آوردن مهارت های نرم و عمومی مانند: زبان، آفیس، هوش مصنوعی، ابزارهای ترند روز و ...(مثلا تسلط بر زبان عمومی یک قابلیت به حساب میاد، هرچند که ارتباط مستقیمی به کار شما نداشته باشد) در اولویت های اصلیم باشه.
- و درنهایت یاد گرفتم که شما هر چقدر هم روحیه کارمندی یا مدیریتی داشته باشید، باز هم باید برای خودتون کسب و کار شخصی رو خلق کنید.
📝 نکات اساسی نحوه ورود و حضور در جلسه مصاحبه:
- نوع لباسی که میپوشیم مهمه (اسپورت یا کلاسیک؟) به عقیده من کلاسیک انتخاب بهتری میتونه در اکثر مواقع باشه
- نحوه بیان و لحن ادبیاتیمون
- زبان بدنمون چه شکلی باید باشه. ( نه از روی استرس و ترس و نه از روی خودخواهی و غرور)
- کیف دستی می برید و یا کوله پشتی؟
- نوت برداری از صحبتهای شخص مصاحبه کننده
- آماده سازی مطالبی قبل از ورود به جلسه مصاحبه
- پرسش قاطع و شفاف درباره ی حقوق دستمزد. (قراره خدماتی از طرف خودتون رو در برهه زمانی به اون مجموعه بفروشید، نه اینکه در موضع ضعف و نیاز باشید)
🔑 اصول مخفیانه ولی مهم در آینده نگری:
- با هر جایی که قطع همکاری می کنید حتی اگر مقصر اونا هستند ، سعی کنید که این قطع ارتباط همراه با دشمنی نباشه چون حتی شده یک موقعیت شغلی رو ممکنه، بعدا به حساب اینکه نمیتونید از اون مجموعه با خیال راحت اسم ببرید، از دست بدید.
- مشخص سازی مسیر ادامه تحصیل و اهداف شغلیمون. اینجا میخوام سوال خیلی کلیشه ای مصاحبه ها رو تکرار کنم: ((پنج سال آینده خودتو کجا می بینی؟!)) شاید این سؤال خیلی ملموس نباشه ولی در مقیاس اهداف میان مدت باید حتما جوابش رو به خودمون بدیم. مثلا اگر که قراره مهاجرت کنیم، جواب سؤالات: چه وقتی،به کجا، چطوری و با چه شرایطی رو به خودمون از قبل داده باشیم.
- یادمون باشه که چه برای ورود به مشاغل خصوصی و چه استخدام در مشاغل دولتی برنامه ریزی های دقیقی رو از پیش داشته باشیم.
- صرف بیکاری در آزمونهای استخدامی شرکت نکنیم و به یکباره چشم باز کنیم و ببینیم که برای اون کار ساخته نشده بودیم. چه بسا آدم های زیادی که در سالهای جاری دیدم که برای دبیری ساخته نشده اند ولی به حساب پیدا نکردن شغل مناسب با شرکت در آزمون استخدامی آموزش و پرورش، امروز دبیر شده اند. و از نتیجه کارشون نه خودشون لذت برده و نه باعث رشد در فضای آموزشی و دانش آموزان می شوند.
✨ صحبت پایانی: اهداف و رویاهای خودمون رو محقق کنیم
به این سؤال جواب دادم که من برای چی ساخته شدم؟ بعضی از افراد برای کارمند بودن ساخته شدن و بعضی دیگه برای مدیر خودشون بودن. معنی «مدیر خود بودن» این نیست که قراره از یک کارمند بالاتر باشیم و یا قراره رئیس مجموعهای بشویم. حتی ممکنه کارمندی در یک صنعتی درآمدی رو به دست بیاره که هیچ وقت کسی که مدیر کار خودشه و برای مثال مغازهدار هست، نتونه تجربش کنه.
مهم اینه که ما روحیات خودمون رو بشناسیم و من سعی کردم با تکیه بر خودشناسی، تجربیات گذشتم و شرکت در آزمونهایی مانند:
- تست شخصیت شناسی mbti
- آزمون هوش هیجانی بار آن
- تست شخصیت شناسی هالند
- تست هوش ریون
- شخصیت شناسی دیسک
به شناخت کاملتر و دقیقتری از روحیات، شخصیت و قابلیتهام برسم. این مجموعه فرآیندها، باعث انتخاب دقیق مسیر و همچنین تأثر گذار در ارسال روزمه به موقعیت های شغلی نزدیک به شخصیتم شد.
فراموش نکنیم که بسیار با ارزش تلقی خواهد شد که ما مرز بین شخصیت خصوصی و شخصیت شغلیمون رو بهتر بشناسیم. وقتی قصد شروع فعالیتی را داریم، باید از انجام آن لذت ببریم. (البته این نکته هم ضروریه گفتنش که قرار نیست ماها با کارمون کل زندگیمون رو عجین کنیم. قراره از کار کردن لذت ببریم، نه اینکه زندگیمون بشه کار کردن. چون خیلی وقتها از لذتهای دیگر زندگی، از آرامشها، از خانواده و دوستانمون میزنیم و تمام وقتمون رو پشت یک میز و کامپیوتر میگذرونیم.)
در آخر این تجربه ارزشمند رو دوباره تاکید میکنم:
نظرات
ارسال یک نظر